کد مطلب:314662 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:189

محبوب دل پیامبر
در جنگ تبوك حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) بیرون رفتند و حضرت علی (علیه السلام) را در مدینه به عنوان خلیفه خود قرار دادند تا مدینه را حفظ كند. عده ای حسادت كرده این فضیلت را نقطه ضعفی تلقی كردند و گفتند: پیامبر نمی خواست علی (علیه السلام) در این جنگ شركت كند!

امیرمؤمنان پس از شنیدن این مطلب دنبال رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض كرد: من شما را رها نمی كنم.

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودند: برای چه آمدی؟

عرض كرد: قریش می گویند شما مرا به همراهتان در جبهه نبردید، برای اینكه مایل نبودید من در جبهه شركت كنم.

حضرت فرمود: مردم را جمع كنید. منادی حضرت ندا داد؛ همه جمع شدند. فرمود:



[ صفحه 96]



«أیها الناس أفیكم أحد الا و له من أهله خاصة؟ قالوا أجل، فان علی بن أبی طالب خاصة أهلی و حبیبی الی قلبی» هر كدام از شما در امور خانوادگی كسی دارید كه به شما بسیار نزدیك و مورد اطمینان شما باشد.

علی بن ابیطالب هم نسبت به من چنین است؛ او از بستگان نزدیك و محبوب دل من است.

رسول خدا جز به خدا به چیزی دیگر نمی اندیشید و جز به خدا به هیچ كس علاقه نداشت پس چرا به علی بن ابیطالب علاقه داشت؟ چون او مظهر خدا و دوستی او دوستی خداست. او بیگانه نیست.

آنگاه در حضور مردم فرمود: همان طور كه هارون وزیر موسی بود. «اما ترضی أن تكون منی بمنزلة هارون من موسی؟ الا أنه لا نبی بعدی» آیا راضی نمی شوی منزلت تو نسبت به من مانند منزلت هارون به موسی باشد؟

حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «رضیت عن الله و رسوله». [1] من راضی شدم از خدا و رسولش.


[1] بحار، ج 40، ص 41.